قصه گیسهای بریده
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۳۴۰۴۵
مغازههایی در خیابان منوچهری هستند که موی طبیعی دختران را میخرند، قیمتها از ١٠٠هزار تومان شروع و به بالای ٥ میلیون تومان میرسد یکی از خریداران موهای طبیعی: بعضی از مادران برای فروش موی دخترانشان به مغازه ما میآیند و با پولش کتاب و دفتر میخرند.
معلق در هوا ماندهاند. انگار کسی جانشان را در مشتی گرفته و به مجازات از سقف آویزان کرده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاخهشاخه، دستهدسته مو، با هر باز و بستهشدن در، در هم غوطه میخورند، رنگ به رنگ. مشکی پرکلاغی، زیتونی، طلایی، شرابی و قهوهای روشن و تیره با یک کش سیاه، از هم جدا شدهاند. سقف، پشت همین دستههای مو پنهان شده، دستههای مو که هرکدام قصهای دارند، قصه دختربچهها و زنان جوان، با موهای بلند خرمایی و طلایی که به وقت رفتن، یا چشمانشان از اشکی که در آن جوش خورده، برق میزند یا به خندهای، کش آمده اما پس سر همهشان، قیچی، رد زخمش را جا گذاشته.
«این را میبینید، یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومان خریدیم. آن یکی ارزانتر است، حدودا ٣٠٠، ٤٠٠هزار تومان. آن عقبی هم کوتاه است، حدود ١٠٠هزار تومان درمیآید.» موی یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومانی بلند است و خرمایی.
دختر جوانی که پشت ویترین ایستاده، میگوید که صاحبش، دختری بلندقد بود و مو تا پایین کمرش میآمد، بلند و صاف و خرمایی: «خیلیها میآیند برای فروش مو. نمیشود گفت هر روز، اما کم نیستند فروشندگان مو.»
در مغازه باز و بسته میشود و موها تکان میخورند، انگار کسی آرامش کوتاهشان را به هم ریخته، نگاهها به سقف و دیوارها میچرخد و «آیدا» دختر جوان پشت ویترین مغازه، دستهدسته موها را پایین میآورد، برای مشتری.
موها را کجا کوتاه میکنید؟
همینجا.
فروشندگان مو همینجا میآیند و موهایشان را کوتاه میکنند؟
بله، ما در مغازه موهایشان را میبینیم، اگر خوب بود و اندازه، قیمت میدهیم، اگر سر قیمت به توافق رسیدیم، همینجا قیچی میزنیم.
چه مویی خوب است؟
مویی که حجمش زیاد باشد و بلند. موخوره نداشته باشد و از رنگ آسیب ندیده باشد. این مو برای ما خوب است.
موها را چه میکنید؟
برای اکستنشن استفاده میکنیم.
چوبش را هوا میکند و به سقف میرساند، قلاب روی چوب، به یکی از دستههای مو، گیر میکند و پایین میآید، همان یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومانی است.
خودتان کوتاه میکنید؟
بله.
وقتی موهایشان را کوتاه میکنید، ناراحت نمیشوند؟
نه خیلی، آنها با رضایت آمدهاند، اما بینشان هستند کسانی که دلشان میگیرد، ولی به هرحال پولش را میگیرند.
قیمت چطور تعیین میشود؟
براساس حجم و اندازه و سلامت مو.
قیمتها از ١٠٠، ٢٠٠هزار تومان شروع میشود و به پنجمیلیون تومان هم میرسد، گرانترین مویی که تابهحال در این مغازه کنج یکی از پاساژهای خیابان منوچهری تهران فروخته شده و هنوز به یاد مرد جوان مغازهدار مانده، ٥میلیون تومان بود: «اندازهاش یکمتر و ٣٠سانتیمتر بود، نزدیک ٥٠٠گرم.» آیدا اما حرف برای گفتن زیاد دارد.
اینها آدمهای نیازمندی هستند؟
نه همهشان، اما بینشان نیازمند هم هست، خیلیها میگویند؛ چرا موهایمان را بریزیم سطل آشغال. اما خب بینشان کسانی بودند که نیاز مالی داشتند. مثلا هفته آخر شهریور، چند مشتری داشتیم که موی دخترشان را فروختند تا برایشان کیف و کتاب و دفتر برای مدرسه بخرند. دختر هم راضی بود، موهایش را فروخت تا فلان کیفی که دیده بود را بخرد یا مثلا بیمار سرطانی داشتیم که قرار بود شیمیدرمانی کند. آمد و موهایش را فروخت. بعضی از این بیماران هم میآیند تا از موی طبیعیشان، پوستیژ درست کنیم.
موها را قیچی میکنند، بعد ضدعفونی و بعدش هم کراتینه، اگر هم لازم باشد رنگ میکنند به سلیقه مشتری: «موی کمتر از ٥٠سانت موی کوتاه است، بیشتر مشتریان دنبال موی طبیعی بلند و سالم هستند. ما هم همینها را میخریم.» در باز و بسته میشود و مشتری که دخترجوانی است، مژه مصنوعی میخواهد. ریسهای دوهزار تومان، خارجیاش، ٩هزار تومان.
این موها را آرایشگاهها از شما میخرند؟
یا آرایشگاهها یا خود کسانی که میخواهند اکستنشن کنند. همه دنبال موی طبیعی هستند. ما یوزر خام زیاد داریم که موی رنگنشده میخواهند.
آیدا رشته دانشگاهیاش روانشناسی است و ١٠سالی میشود در یک مرکز تخصصی اکستنشن کار میکند و حالا دوهفته است به مغازهفروش عمده لوازم آرایشی و مو آمده و خودش از این حجم مشتریان برای فروش مو، متعجب است: «تصور نمیکردم فروش مو همچین بازاری دارد، اوایل برای خودم هم جالب بود.»
صاحب مغازه، مرد جوانی است، سبزهرو با انبوهی مو روی سرش. آیدا میگوید؛ فروشندگان مو، خیلی نیازمند نیستند و صاحب مغازه معتقد است که بیشتر آنها افرادی هستند که به پول فروش مو احتیاج دارند. احتیاج از نظر او معنای متفاوتی دارد: «بیشتر جوان هستند، بیست و سه، چهارسالشان است.»
آنها پخش عمده موی طبیعی دارند، درهمین مغازه برای خرید موی سالم و طبیعی تبلیغ میکنند. در کانالهای تلگرامی و اینستاگرام: «مردم تازه فهمیدهاند که این کار خودش یک بیزینس است، میدانند که میتواند منبع درآمد باشد، مادرها بچههایشان را میآورند، حتی بر سر قیمت چانه میزنند تا قیمت را بالا ببریم. البته همه هم اینطور نیستند، کسانی بودند که بعد از کوتاهکردن مو، با چشم گریان از مغازه بیرون رفتهاند. بعضی هم موهایشان را مغازه ما میفروشند، میروند مغازه کناری، با پولش لوازم آرایش میخرند.» میگوید؛ خرید موی طبیعی خیلی زیاد شده، همه دنبال بیبی هیر هستند، موی بچه. چون سالم است و طبیعی.
پس باید اکستنشن مو هم زیاد شده باشد؟
بله خیلی.
چرا؟ چه بلایی سر موی زنان ایرانی آمده؟
باکیفیتترین مو، موی زنان ایرانی است اما زنان ایرانی موهایشان را خراب کردهاند بس که رنگ میکنند، با این رنگها مو خشک و ناسالم میشود و حتی بلند هم نمیشود.
قیمتها برایشان از ٥٠هزار تومان شروع میشود و میرود تا بالای یکمیلیون تومان: «زیر ٥٠سانت مو نمیخریم.»
سن فروشنده برای شما مهم است؟
مهم است، هرچقدر سن پایینتر باشد، مو سالمتر است، از خانمهای باردار هم تمایلی نداریم مو بخریم، چون از نظر هورمونی، شرایط عادی ندارند و مو سخت رنگ باز میکند.
چند مغازه آنطرفتر، پسر جوان دیگری که موهایش را به طرز عجیبی مدل داده، جلوی مغازه ایستاده و به مشتریان نگاه میکند: «اینها همه موی طبیعی است، ایرانی نیستندها. ایتالیایی است. ما موی ایرانی نمیخریم.»
چرا؟
موخوره زیاد دارد، زیر شال و روسری موهایشان خشک شده. کسی هم زیاد موهایشان را نمیخرد.
مرد جوان میگوید، قیمت موی ایرانی با موی ایتالیایی فقط هزارتومان اختلاف دارد، هر دسته موی ایتالیایی برای اکستنشن ٧٠٠هزار تومان است و ایرانیاش ٦٠٠هزار تومان: «موی ایتالیایی گارانتی هم دارد، ببرید خوشتان نیاید، رنگ باز نکرد، میتوانید برگردانید، ١٠٠ شاخه رایگان بگیرید.» او میگوید؛ بهترین مو، موی ازبکی است، از ازبکستان میآید: «میگویند ازبکستان جادوگر زیاد دارد، زنانش هم برای بازکردن طلسم و اینها، زیاد موهایشان را کوتاه میکنند.» آنها در این مغازه مشتری مستقیم فروش مو دارند اما خودشان کوتاه نمیکنند.
چرا دور بریزم، میفروشمش
فروشندههای مو کم نیستند، آنها را میشود در همین مغازههای فروش اکستنشن پیدا کرد و ردی از آنها هم در سایتهای خریدوفروش اینترنتی است. آنجا که یخچال و ماشین و لوازم دستدوم آگهی کردهاند، گیسهای بافتهشده مو را هم میتوان پیدا کرد که با پیشنهاد قیمت یا با قیمتهای توافقی، دنبال مشتری هستند.
«لیلا»، یکی از همین آگهیدهندگان است. ٢٩سالش است و موی خود و خواهرش را آگهی کرده: «هر دو با هم یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومان، یکیش مال خودم است ،دیگری مال خواهرم. گیسها حجمش زیاد است، مال خودم ٣٠سانت، مال خواهرم ٦٠سانت. ١٥٠گرم میشود. رنگش هم طبیعی است.» یکی از گیسها طلایی است و آن یکی خرمایی: «موهایم را پارسال کوتاه کردم، اصلا هم موخوره ندارد.»
از وقتی موهایش را در یکی از همین سایتها آگهی کرده، چند نفری با او تماس گرفتهاند، اما قیمتها پایین است: «من خودم شینیون کار هستم، کار اکستنشن هم انجام میدهم و از مشتریان میخواهم برای اکستنشن موی طبیعی بیاورند تا خوب رنگ باز کند، معمولا هم خودشان مو را از مغازهها میخرند و برایمان میآورند.» لیلا میگوید؛ نیاز مالی باعث نشده که موهایش را آگهی کند: «گفتم چرا موها را دور بریزم، بگذار بفروشمش.»
با پول فروش مو میشود کاری کرد
مهتاب زن جوان دیگری است که برای فروش گیساش، قیمتی پیشنهاد نکرده، میخواهد آن را با مشتری توافقی بفروشد: «دلیل خاصی نداشتم برای فروش موهایم، چند وقت پیش کوتاهش کردم، حالا میخواهم بفروشم که جلوی چشمم نباشد.»
مهتاب البته فکر پولش را هم کرده: «به هرحال با پولش میشود کاری کرد، نمیدانم چند میخرند، ٥٠٠، ٦٠٠. فقط به من گفتهاند نبرم مغازه. آنجا ارزان میخرند.» ٥سال طول کشید تا موهای مهتاب ٢٠ ساله، ٦٥سانت شد و حالا با وزن ٣٠٠گرم، دنبال مشتری است: «حجم موهایم به اندازه دو تا اکستنشن است، حتی تا ٨٠٠هزار تومان هم میارزد اما ببرم منوچهری شاید ٣٠٠هزار تومان از من بخرند.» میگوید؛ هربار اکستنشن ١٥٠شاخه مو میخواهد و موهایش تا ٣٠٠ شاخه جوابگوست. مهتاب هم در کار اکستنشن موست: «موهایم موخوره ندارد، رنگ هم نشده و بالای ٥٠سانت است، بهترین مو برای اکستنشن.»
٥٠سانت را کمتر از ٥٠٠هزار تومان نمیفروشم
ملیکا همسن مهتاب است و موهای مشکی پرکلاغیاش را در یکی از همین سایتها آگهی کرده: «دیگر از موهایم خسته شده بودم، میخواستم کوتاهش کنم. نمیخواهم ببینمش.» موهای ملیکا هم ٥٠سانت است و با اینکه قیمت را توافقی اعلام کرده، اما میگوید که کمتر از ٥٠٠هزار تومان نمیفروشد: «چند سال موهایم را بلند کردم بعد رفتم آن را زدم، وقتی کوتاهش کردم، فهمیدم میشود آن را فروخت. یکی از دوستانم قبلا این کار را کرده بود. من هم خواستم بفروشم. بعضیها را میشناسم که هرچند سال یکبار موهایشان را کوتاه میکنند تا بفروشند.»
روزنامه شهروند
تهرام/9353
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۳۴۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وضعیت ناگوار یک بازار تاریخی در نصفجهان/از ویراژ شبانهروزی موتورسیکلتها تا سدمعبرهای مغازهداران
خبرآنلاین اصفهان- مریم قادری: «ثروت، قدرت و رانت سه عاملی است که می تواند نظم را بر هم زند تا عدالت اجرا نشود و این سه همگی در درون بازار نهفته است»، اینها صحبتهای «ادریس» است، یکی از کاسبان فعال بازار ریسمان (ریسمون در گویش محلی) اصفهان؛ بازاری تاریخی متعلق به عهد صفویه که مشکل کم ندارد؛ از در و دیوار و سقفی که نیاز به مرمت اساسی دارد تا کفسازی ناهمگون و ناهموار که کم برای مردم مشکل ساز نشده است.
برای گرفتن گزارش در ارتباط با ورود غیرقانونی موتورسواران و حوادث مختلف در این زمینه به بازار آمدهایم اما درد دلهای بازاریان حکایت از مشکلات عدیده فراوان دارد که در گزارشهای بعدی به آنها نیز خواهیم پرداخت.
ادریس اول نمیخواهد صحبت کند، میترسد از وی فیلمی بگیریم یا زمانی که سخنانش را منتشر کنیم برایش دردسرساز شود اما کم کم به کمک اعضای هیئت امنای بازار اصفهان که ما را همراهی میکنند اعتمادش جلب و تازه معلوم میشود حرفهای ناگفته بسیاری در دل دارد.
وی در ابتدا به مشکل اصلی که در کل بازار اصفهان از میدان نقش جهان تا جامع مشهود است و مردم نیز از آن گلایه دارند اشاره میکند و به خبرنگار خبرآنلاین میگوید: وجود موتورسیکلتها در بازار اصفهان ممنوع است چراکه بوق زدنها، سرعت حرکتشان و یا پارک کردن آنها در داخل مغازهها، نظم بازاری که باید آرام باشد تا معاملات بدون استرس در آنها انجام پذیرد را برهم میزند.
موتوری که جان می گیرد، از مردم تا کاسبان!
این کاسب فعال در بازار اصفهان که در بازار ریسمان پارچه فروشی دارد، مهمترین عامل موثر در این قانونگریزی را ثروت، قدرت و رانت برمیشمرد و با حالتی آشفته از همکارانش که جان خود را به دلیل تصادف با موتورسیکلت در دل بازار از دست دادهاند، خاطراتی نقل میکند و ادامه میدهد: آقای اخوان در دروازه اشرف و آقای تیموری روبروی مسجد شیشه توسط همین موتورسیکلتها جان خود را از دست دادند ولی هم چنان این موتورسیکلتها به همان راحتی قبل در بازار تردد می کنند و هیچ کس پاسخگو نیست.
وی با اشاره به اینک ما کسبه بازار از نیروی انتظامی انتظار داریم که به موضوع نظارت بر اجرای قانون برای جلوگیری از ورود موتورسیکلتها با جرائم تاثیرگذار و یا توقیف این وسایل در بازار ورود کنند، تاکید میکند: گرچه برای داد وستد در بازار نیاز به جا به جایی بارهست اما می توان این کار را با موتورسیکلت خاموش انجام داد یا روشهای مناسب دیگری را جایگزین کرد تا آسیب جانی و جسمی به کسی وارد نشده و تردد نیز دچار اختلال نشود.
سینا رهگذری است که به بخاطر شغلش بیشترین تردد را در بازار دارد و بسیاری از مشکلات بازار را در طول سالهای گذشته به خوبی درک کرده است.
وی مشکل مهم و اصلی بازار را در درجه نخست حضور موتور سیکلتها و پس از آن سدمعبرهای مغازهداران به ویژه در سمت مسجد جامع می داند و به خبرنگار ما می گوید: برخی مغازه داران نزدیک به دومتر از حریم بازار را اشغال و تردد را به گونه ای مختل کردهاند که ازدحام ایجاد شده و عابران و مردمی که برای خرید به بازار می آیند مدام با یکدیگر برخورد میکنند.
سدمعبر بازاریان؛ مانع امدادرسانی در مواقع ضروری
سینا به نکته مهمی اشاره کرده و با اشاره به جمعیتی که در بازار در تردد هستند، اظهار می کند: در چنین شرایطی اگر روزی بازار آتش بگیرد یا فردی مصدوم شود، چگونه می توان آتش را اطفا و یا به افراد مصدوم امدادرسانی کرد؟!
صدیقی عضو هیئت امنای بازار اصفهان، همان گونه که وضعیت ناگوار مرمت سقف و دیوارهای بازار را به ما نشان می دهد؛ همزمان با ما پای در دل بازاریان نیز می نشیند، از کنار هر مغازه که گذر میکنیم یکی از بازاریان وی را میشناسد، میایستیم و به آنها با خوش رویی پاسخ میدهد، وی در ارتباط با سد معبر در بازار به ما می گوید: اکنون بازار خلوت تر است اما تا یک ساعت دیگر نمی توان از اینجا رد شد به ویژه اینکه بانوانی که میخواهند از وسط بازار رد شوند نیز با مشکل جدیتری روبرو هستند.
در چنین شرایطی اگر روزی بازار آتش بگیرد یا فردی مصدوم شود، چگونه می توان آتش را اطفا و یا به افراد مصدوم امدادرسانی کرد؟!
وی ادامه می دهد: بانوانی که برای خرید به بازار آمده اند، ناموس مردم هستند، بازار و بازاری باید حافظ ناموس مردم باشد اما وجود چنین سدمعبرهایی باعث میشود برخی از خانمها ترجیح دهند در بازار حضور پیدا نکنند.
رفع مشکلات بازار اصفهان در گرو همکاری شهرداری
عضو هیئت امنای بازار اصفهان در پاسخ به این سوال که عامل این مشکل خود بازاریان هستند و باید فرهنگسازی در این ارتباط توسط خود هیئت امنا انجام شود؛ رفع این مشکل را به تنهایی ممکن ندانسته و میگوید: اگر شهرداری و ارگانهای مربوطه با ما همکاری داشته باشند مشکلات بازار سریع رفع می شود چراکه قانون همیشه در فرهنگسازی موثر بوده است؛ چندین سال پیش ماموران شهرداری در بازار حضور داشتند و با سدمعبرها برخورد جدی میکردند.
صدیقی تاکید میکند: آن زمان شهرداری تنها به اندازه ۷۰ تا ۸۰ سانتی متربه کاسبان اجازه می داد که بیرون از مغازهاش جنس بگذارد و در غیر این صورت جریمه میشدند اما اکنون بازار به حال خود رها شده است.
وی در پاسخ به این سوال که تا چه میزان مشکل با خود بازاریان در میان گذاشته شده و از آنها برای کمک به رفع مشکل درخواست کمک شده است، اضافه کرد: هر چند نه به صورت رسمی اما در کل به کسبهها تذکر داده شده است که حریم بازار را برای تردد آزاد بگذارند اما متاسفانه آنها همکاری نمیکنند و هر کدام رعایت فروشگاه دیگر را در وهله اول خواستار میشوند!
صدیقی به یک رستوران که سد معبر کرده و مغازه روبرویی رستوران که به حریم بازار تجاوز کرده اشاره می کند؛ نکته جالب اینکه در کنار آنها یک دستفروش هم بساط خود را پهن کرده و گل سر سبد این سد معبرها شده است.
وی تاکید می کند: ما این معضل را با اتحادیهها نیز در میان گذاشتهایم اما ترتیب اثری را در این ارتباط را شاهد نبودیم.
عباسی رئیس هیئت امنای این بازار تاریخی است، از وی می خواهم نسبت به اقداماتی که تا کنون انجام دادهاند و یا برنامههایی که برای رفع مشکلات درنظرگرفته شده است، توضیحاتی ارائه کند.
وی با بیان اینکه هیئت امنای بازار بزرگ اصفهان، مشکلات را دستهبندی و وجلساتی را با شهرداری و میراث فرهنگی اصفهان و غیره داشته است، بیان کرد: اولین و مهمترین معضلی که در این بازار شاهد آن هستیم و همکاران و کاسبان نیز به آن اشاره کردند، تردد موتورسیکلتها در سطح بازار و با سرعت بالا است و گاهی آن قدر تعدادشان زیاد است که تردد آنها در بازار بیشتر از خیابان به نظر می رسد.
پیش از این در ارتباط با بحث موتورسواران و رفع سد معبرها تعریف بودجه ای در بازار نداشت که خوشبختانه سال گذشته شورای شهر اصفهان برای این موضوع ۹ میلیارد تومان مصوب کرد
رئیس هیئت امنای بازار اضافه می کند: هم بازاریان و هم عابران و خریدارانی که در بازار حضور پیدا می کنند، از این موضوع شاکی هستند، در این راستا قرار شد از هفدهم اردیبهشت برای جلوگیری از ورود موتورسیکلتها به بازار اصفهان ممنوعیت به عمل آید؛ در این خصوص قرار است از امروز بنرها و تبلیغاتی برای آمادگی شهروندان و موتورسیکلتسواران در مبادی ورودی بازار نصب و اطلاعرسانیهای لازم انجام شود.
وی تاکید کرد: پیش از این در ارتباط با بحث موتورسواران و رفع سد معبرها تعریف بودجه ای در بازار نداشت که خوشبختانه سال گذشته شورای شهر اصفهان برای این موضوع ۹ میلیارد تومان مصوب کرد.
عباسی گفت: هر چند تاکنون پارکینگهای ویژه موتورسیکلت به شکل کامل آماده نشده است اما امیدواریم تا پایان اردیبهشت ماه مکان تمام پارکینگها، به مردم و کسبه معرفی شود و این مشکل به شکل ریشهای رفع شود و پس از آن درپی رفع مشکل سد معبر در بازار بر خواهیم آمد.
پس از یک پیاده روی سه ساعته به مغازه آقای صدیقی می رویم و وی با فرنی و چایی از ما پذیرایی می کند، ناطقی عضو هیئت امنای بازار که در راس مجلس نوشته است، رو به ما می کند و می گوید: کاسبان روزانه حدود ۱۰-۱۳ ساعت را در بازار می گذرانند بنابراین نخستین افرادی هستند که در ماجرا ویراژ موتورسواران متضرر میشوند.
وی خاطر نشان کرد: در حقیقت سایل نقلیه دودزایی که در بازار تردد می کنند متعلق به خود بازاریها است و در وهله نخست نیاز به فرهنگ سازی میان خود بازاریان داریم که وسیله نقلیه خود را در پارکینگ تعیین شده پارک کنند.
ناطقی افزود: پس از فرهنگ سازی اولیه، قانونی که توسط نیروی انتظامی باید اجرایی شود کارگشاست، وظیفه نیروی انتظامی ایجاد نظم و آرامش درسراسر کشوراست و لازم است این نظم و آرامش را به بازار هم انتقال دهد.
عضو هیئت امنای بازار با بیان اینکه بازار اصفهان قلب بازار و مرکز تجاری ایران محسوب میشود و با همکاری هم باید این قلب رو حفظ کنیم، تاکید می کند: بازار اصفهان مدتهاست که به حال خود رها شده و پر از مشکلات عدیدهای است که برای برونرفت از آنها نباید دنبال راه حل موقت و مُسّکِن باشیم.
رویای ما آن است که بازار و طرح مانند یک مجتمع تجاری خصوصی عمل کند و همه امور جاری بازار از جمله دخل و خرج، نظافت و امنیت توسط خود بازاریان انجام شود
وی تاکید میکند: باید توجه کنیم که هیئت امنا به تنهایی و یک شبه نمی تواند بار این مشکلات را بر دوش کشد و باید تمام کسبه ی بازار، مسئولان مربوطه، رسانهها و حتی مردم دغدغه مند در کنار هیئت امنا قرار گیرند تا موثرترین طرح با بهترین بازدهی برای رفع مشکلات بازار بزرگ اصفهان اجرایی شود.
پیگیری مشکلات بازار از مسئولان
و اما برای پیگیری این موضوع با روابط عمومی نیروی انتظامی تماس گرفتیم، سرهنگ طُرِیفی در ارتباط با اجرای قانون ممانعت از ورود موتورسیکلت سواران به بازار به خبرآنلاین گفت: سیاستگذاری در این بخش بر عهده شهرداری است و تا به حال در این ارتباط از ما درخواستی نداشته اند؛ در صورت سیاستگذاری، انجام طرح و درخواست شهرداری از ما در این ارتباط، این امکان وجود دارد که نیروی انتظامی در این زمینه برای اجرای قانون مصوب وارد عمل شود.
تشکیل شورای بازار و کمک به رفع مشکلات بازاریان
و اما در همین ارتباط مصطفی نباتی نژاد رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان نیز با اشاره به برگزاری جلسه هماندیشی هیئت امنای بازار اصفهان با شهردار و فرماندار اصفهان و طرح ۲۰ درخواست از دستگاههای اجرای اظهار کرد: رویای ما آن است که بازار و طرح مانند یک مجتمع تجاری خصوصی عمل کند و همه امور جاری بازار از جمله دخل و خرج، نظافت و امنیت توسط خود بازاریان انجام شود اما تا آن زمان شهرداری اصفهان به آنها کمک خواهد کرد.
وی تاکید کرد: اگر بازار شورا داشته باشد، میتواند موضوعات خود را پیش ببرد و مشکلات خود را رفع کند؛ علاوه بر آن دستگاههای اجرایی نیز برای پیگیری برنامههای بازار میتوانند به شورا مراجعه کنند.
نباتی نژاد تاکید کرد: مقرر شد از امروز اطلاعرسانیهای لازم برای ممنوعیت ورود موتورسیکلتها به بازار اصفهان انجام شود و این طرح ازهفدهم اردیبهشت سال جاری عملیاتی شود.
با دیدن وضعیت مرمت بازار ریسمان که در گزارش بعدی به آن خوهیم پرداخت یاد صحبتی از یکی از باستانشناسان قدیمی اصفهان می افتم که به نقل ازبهشتی رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی (وزارتخانه کنونی) می گفت: اصفهان تبدیل به شهری شده که فقط و فقط دارای آثار تاریخی است اما از ویژگی های شهر تاریخی عقب مانده است.
گویی بازار اصفهان نیز دچار همین حال و احوال شده و گرچه آثار تاریخی و در و دیوار وسقف بازار حکایت از تاریخی بودن آن دارد اما بافت تاریخی که از فرهنگ افراد ساکن یا عابر در بازار نشات می گیرد به مرور زمان کم رنگ شده و بازار دیگر حکم بافت تاریخی را ندارد.
ما برای گزارش درخواست مردمی از نارضایتی حضور موتورسیکلتها و سد معبرها به بازار آمده بودیم اما بازار اصفهان آنقدر در آشفتگی به سر می برد که گویی یک سریال نیز برای پرداختن به همه این مشکلات کم است!
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904346